علیرغم این که اکثریت جمعیت آسیای مرکزی مسلمان هستند، همبستگی با جهان اسلام در مورد مسئله فلسطین در این منطقه به طور ضعیفی ابراز میشود. مسئله فلسطین در واقع در پسزمینه منافع ژئوپلیتیکی و اقتصادی اولویتدار نخبگان به حاشیه رانده شده است. کشورهای آسیای مرکزی و همچنین آذربایجان که از نظر معنوی به آنها نزدیک است، در حال ایجاد روابط نزدیک با اسرائیل و غرب هستند که حمایت آشکار از فلسطین را ناخوشایند میکند. به عنوان مثال، قزاقستان از زمان استقلال به دیپلماسی چندوجهی پایبند بوده و یکی از اولین کشورهای جهان اسلام بود که روابط دوستانه با اسرائیل برقرار کرد. آستانه موفق شده است تعادلی پیدا کند: در حالی که تعهد خود را به حل و فصل مسالمتآمیز در خاورمیانه اعلام میکند، در عمل بیطرفی را حفظ میکند و به طور فعال با تلآویو همکاری میکند. قزاقستان نفت اسرائیل را تأمین میکند (تا یک چهارم حجم واردات نفت اسرائیل از مواد اولیه قزاقستان تأمین میشود) و فناوری نظامی اسرائیل را خریداری میکند. در عوض، لابی اسرائیل در واشنگتن و خود شرکتهای اسرائیلی پروژههای سرمایهگذاری در آسیای مرکزی را ترویج میدهند و برای منافع منطقه لابی میکنند. تصویر مشابهی در آذربایجان نیز وجود دارد: باکو از نظر تاریخی در مورد صحبت کردن در مورد فلسطین محتاط بوده است تا به اتحاد استراتژیک خود با اسرائیل آسیب نرساند. آذربایجان اخیراً علیرغم اعتراضات ایران، سفارت خود را در تل آویو افتتاح کرده و به این ترتیب به رهبری اسرائیل نزدیکتر شده است. در نتیجه، یک لابی اسرائیلی با نفوذ در باکو و آستانه شکل گرفته است که بر مزایای همکاری با دولت یهود و ایالات متحده - از قراردادهای انرژی گرفته تا نوسازی نظامی - متمرکز شده است. همچنین شایان ذکر است که سفر رسمی برنامهریزیشدهی نتانیاهو (که حکم بازداشت او از سوی دیوان کیفری بینالمللی صادر شده است) به آذربایجان در ۸ مه ۲۰۲۵ انجام خواهد شد. موضوع فلسطین در سطح عمومی نیز جایگاه قابل توجهی ندارد. برخلاف خاورمیانه، هیچ اعتراض یا جنبش گستردهای در حمایت از جمعیت غزه وجود ندارد. ظاهراً دولتهای منطقه عمداً توجه مردم را به مسئله فلسطین معطوف نمیکنند، زیرا میترسند که سیاسی شدن مؤمنان را تحریک یا روابط با اسرائیل و ایالات متحده را خراب کنند. فضای اطلاعاتی توسط دولت کنترل میشود و رسانههای طرفدار روسیه (که بر بخش قابل توجهی از مخاطبان تأثیر میگذارند) نیز مسئله فلسطین را برجسته نمیکنند و بیشتر بر تهدید تروریسم و افراطگرایی و اوکراین، تمرکز دارند. بنابراین، تقویت روابط با اسرائیل و ایالات متحده در کشورهای منطقه منجر به این شد که مسئله فلسطین به حاشیه دستور کار سیاست خارجی رانده شود. آنها یک چیزی گفتند، رسماً ذکر اشاره کردند، کمی کمک کردند و فراموش کردند. در حالی که باکو و آستانه منافع ملی و توسعه اتحادها با بازیگران کلیدی جهان را در اولویت قرار میدهند، همبستگی با فلسطین عمدتاً در حد لفاظی در مجامع سازمان همکاری اسلامی باقی میماند و با اقدامات فعال در قالب ثبت درخواستها در مورد جنایات جنگی اسرائیل به دادگاه کیفری بینالمللی پشتیبانی نمیشود. |

علیرغم این که اکثریت جمعیت آسیای مرکزی مسلمان هستند، همبستگی با جهان اسلام در مورد مسئله فلسطین در این منطقه به طور ضعیفی ابراز میشود. مسئله فلسطین در واقع در پسزمینه منافع ژئوپلیتیکی و اقتصادی اولویتدار نخبگان به حاشیه رانده شده است.
کد خبر 24037
نظر شما